تاریخ : شنبه, ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 11 ذو القعدة 1445 Saturday, 18 May , 2024
3
مبارزه ی امام علیرغم بیماری

پیکار امام سجاد علیه السلام در کربلا

  • کد خبر : 1006
  • ۲۳ آبان ۱۴۰۲ - ۲:۰۰
پیکار امام سجاد علیه السلام در کربلا
متون تاریخی نشان می دهد که امام سجّاد علیه السلام در روز عاشورا مبارزه کردند تا آن جا که زخمی شدند.

حضرت سیّد الشهداء علیه السلام مجبور شدند شبانه از مدینه به مکه نقل مکان نمایند. و حتّی هنگامی که ولید بن عبد الملک حضرت را برای بیعت کردن در تنگنا قرار داده بود، مروان بن حکم حضرت را تهدید کرد و در حضور حضرت به ولید گفت:

«دست از او [امام حسین علیه السلام ] بر مدار که اگر الآن از او بیعت نگیری، دیگر به او دسترسی پیدا نمی کنی، مگر این که خون های بسیاری ریخته شود، اکنون که او نزد تو می باشد، اگر بیعت نکرد گردن او را بزن.»(۱)به هر صورت چنان حضرت سیّد الشهداء علیه السلام در مدینه تحت فشار بودند، و هر لحظه احتمال به شهادت رساندن حضرت بود. که وقتی شب یک شنبه، بیست و هشتم ماه رجب سال شصت هجری قمری از مدینه به طرف مکه حرکت کردند، این آیه را تلاوت نمودند:

(فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ)(۲)

«موسی از شهر مصر با حال ترس و نگرانی و مراقبت از دشمن بیرون رفت، گفت: بار الها، مرا از شر (این) قوم ستم کار نجات ده.»

که این آیه دربارهٔ قصّه بیرون رفتن حضرت موسی علیه السلام از ترس فرعون به سوی مدین نازل شده است.(۳)

حضرت امام حسین علیه السلام در سوّم شعبان سال شصت هجری قمری وارد مکه شدند. و حدود چهار ماه در مکه حضور داشتند تا این که در هشتم ذی الحجه راهی کوفه شدند.(۴) چرا که در شهر مکه نیز موقعیت بهتر از شهر مدینه نبود. و اطرافیان یزید در صدد به شهادت رساندن امام بودند، و هر لحظه امکان داشت خون حضرت را در حرم أمن الهی بریزند. از این رو به جهت حفظ حرمت خانهٔ خدا و سرزمین وحی، حضرت أبا عبداللّه الحسین علیه السلام مجدداً نقل مکان کرده و به طرف کوفه حرکت نمودند.

در این سفر عده ای از اصحاب و اکثر اقوام و خویشاوندان و خانواده حضرت امام حسین علیه السلام ، از جمله امام زین العابدین علیه السلام ، حضرت را همراهی می کردند. و در محرم سال شصت و یک هجری قمری به سرزمین مقدّس کربلا رسیدند. حضرت امام زین العابدین علیه السلام بنابر نقل مشهورِ علماء امامیه که قائل هستند ایشان در سال سی و هشت هجری قمری به دنیا آمده اند، در زمانی که به کربلا وارد شدند، حدود بیست و سه سال از عُمر شریفشان می گذشت.(۵)

و حضرت امام محمّد باقر علیه السلام نیز که در سال پنجاه و هفت هجری قمری متولد شده اند.(۶)

در این سفر همراه پدر بزرگوار خود در کربلا حضور داشته اند. چنانچه خود ایشان در این باره می فرمایند:«قُتل جدّی الحسین و لی أربع سنین، و إنّی لأذکر مقتله، و ما نالنا فی ذلک الوقت.»(۷)

(هنگامی که جدّم حسین به شهادت رسید، من چهارساله بودم و جریان شهادت آن حضرت و آن چه در آن روز بر ما گذشت همه را به یاد دارم.)

بنابر حکمت بالغهٔ ذات مقدّس ربوبی جلّ جلاله حضرت امام زین العابدین علیه السلام در واقعه عاشورا بیمار شدند، به نحوی که نمی توانستند قدم از قدم بر دارند، خود حضرت در روایتی در این باره می فرمایند:

«در آن شب بیماری بر من مستولی گردیده بود، و عمه من حضرت زینب خاتون سلام الله علیها به پرستاری من مشغول بودند.»(۸)

البته همین بیماری به همراه تلاش ها و مجاهدت های بی دریغ حضرت زینب سلام الله علیها سبب گشت جان حضرت امام زین العابدین علیه السلام محفوظ بماند. چنانچه ابن سعد نیز در کتاب «الطبقات الکبری» نگاشته است:

«و کان علیّ بن الحسین [علیهما السلام] مع أبیه و هو إبن ثلاث و عشرین سنة، و کان مریضاً نائماً علی فراشه، فلمّا قُتل الحسین علیه السلام ، قال شمر بن ذی الجوشن: أقتلوا هذا. فقال له رجل من أصحابه: سبحان اللّه! أنقتل فتی حدثاً مریضاً لم یقاتل؟ و جاء عمر بن سعد فقال: لا تَعرِضوا لهؤلاء النسوة و لا لهذا المریض.»(۹)

(حضرت امام علیّ بن الحسین علیهما السلام در روز عاشورا همراه پدر بزرگوارشان بودند و بیست و سه سال از عمر شریفشان گذشته بود. در حالی که ایشان بیمار بودند و در بستر بیماری قرار داشتند. پس زمانی که امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند، شمر بن ذی الجوشن گفت: این جوان را بکشید. ولی یک نفر از اصحاب او گفت: سبحان اللّه! آیا تازه جوانِ مریضی را بکشیم که در جنگ حضور نداشته است؟ در آن هنگام عمر بن سعد آمد [و در اثر این که بانوان اطراف امام سجّاد علیه السلام را گرفته بودند و بی تابی می کردند،] گفت: متعرض این زنان و این بیمار نشوید [یعنی آن ها را نکشید].)بیماری حضرت امام زین العابدین علیه السلام به گونه ای بود که حتّی قادر نبودند از جای خود برخیزند و شمشیر در دست بگیرند. از این رو مرحوم علامه مجلسی قدس سره نقل کرده است:

«ثم إلتفت الحسین [ علیه السلام ] عن یمینه، فلم یر أحداً من الرجال و إلتفت عن یساره، فلم یر أحداً، فخرج علیّ بن الحسین زین العابدین علیهما السلام و کان مریضاً لا یقدر أن یقل سیفه و أم کلثوم تنادی خلفه یا بنی ارجع فقال: یَا عَمَّتَاهْ ذَرِینِی أُقَاتِلْ بَیْنَ یَدَیِ ابْنِ رَسُولِ اللَّهِ [ صلی الله علیه واله وسلم ] فَقَالَ: الْحُسَیْنُ علیه السلام یَا أُمَّ کُلْثُومٍ خُذِیهِ لِئَلَّا تَبْقَی الْأَرْضُ خَالِیَةً مِنْ نَسْلِ آلِ مُحَمَّدٍ صلوات الله علیهم.»(۱۰)

(در آن هنگام امام حسین علیه السلام متوجه سمت راست خود شدند، پس هیچ مردی را ندیدند [که ایشان را یاری کند] و متوجه سمت چپ خود شدند، باز هیچ مردی را ندیدند [که ایشان را یاری کند]. از این رو حضرت امام زین العابدین علیه السلام [از خیمه] خارج شدند در حالی که مریض بودند و آن حضرت قادر نبودند که شمشیر بکشند [و شمشیر خود را به دست بگیرند]. و حضرت ام کلثوم سلام الله علیها به دنبال آن حضرت فریاد می زدند: ای فرزندم برگرد! اما امام سجّاد علیه السلام فرمودند: ای عمه! اجازه بده تا در مقابل فرزند رسول خدا [ صلی الله علیه واله وسلم ] جهاد نمایم. پس در آن هنگام امام حسین علیه السلام به ام کلثوم فرمودند: ای ام کلثوم! او [امام سجّاد علیه السلام ] را بگیر، مبادا زمین از نسل آل محمّد صلی الله علیه واله وسلم خالی بماند.)

محقق توانا سید محمّد رضا حسینی جلالی زید عزه در کتاب «جهاد امام سجّاد علیه السلام » نگاشته است: متون تاریخی نشان می دهد که امام سجّاد علیه السلام در روز عاشورا مبارزه کردند تا آن جا که زخمی شدند. و استناد ما در این باره به این متون است:

متن یک: همان چیزی است که در کهن ترین متنِ روایت شده از اهل بیت علیهم السلام، آمده است. و این متن دربارهٔ اسامی کسانی است که با امام حسین علیه السلام [در کربلا] حضور داشته اند. و در کتاب «تسمیة من قُتل مع الحسین [ علیه السلام ] من اهل بیته و شیعته» آمده، و محدّث زیدی،فضل بن زبیر أسدی رسّان کوفی از أصحاب امام باقر و امام صادق علیهما السلام آن را گرد آوری کرده است.(۱۱) که در این کتاب، چنین آمده است:

«و کان علیّ بن الحسین [علیهما السلام] علیلاً، و ارتُثَّ، یومئذٍ، و قد حَضَرَ بعض القتال، فدفع اللّهُ عنه، و أخِذَ مع النساء.»(۱۲)

(علیّ بن الحسین [علیهما السلام] بیمار بودند، و در حالی که زخمی شده بودند، از صحنه جنگ بیرون برده شدند. ایشان در پاره ای از نبرد حضور داشتند؛ خداوند از ایشان دفاع کرد، و حضرت به همراه زنان به اسارت گرفته شدند.)(۱۳)

این متن به روشنی نشان می دهد که حضرت امام سجّاد علیه السلام در کربلا جنگیده اند، زیرا واژه «اُرْتُثَّ» همین معنا را می رساند؛ چرا که این واژه را برای مجروحی به کار می برند، که از میدان نبرد بیرون برده شود، در حالی که تنها رمقی در او مانده باشد؛ چنان که لغویون این را گفته اند.(۱۴)

متن دو: در کتاب «مناقب» مرحوم ابن شهر آشوب قدس سره – پس از آن که از شهادت حضرت علیّ بن الحسین علیهما السلام معروف به اکبر یاد شده، و این که امام حسین علیه السلام ایشان را به در خیمه آوردند – این عبارت آمده است:

«مادرش شهر بانو به سوی او رفتند، در حالی که با سوز و گداز به وی می نگریستند و سخن نمی گفتند.»(۱۵)

روشن است که مادرِ حضرت علیّ اکبر علیه السلام که در کربلا شهید شدند، لیلی عامریّه و یا برِّه دختر عروة ثقفی است – چنان که ابن شهر آشوب نظر دوّم را دارد – معروف است که شهربانو مادر حضرت علیّ بن الحسین علیهما السلام است [همان گونه که در گذشته نیز متذکر شدیم، مادر حضرت امام سجّاد علیه السلام در ایّام ولادت حضرت از دنیا رفته اند، و ایشان دایهٔ امام سجّاد علیه السلام هستند]. ولذا باید موضوع پیکار حضرت علیّ بن الحسین علیهما السلام از عبارت مناقب شهرآشوب افتاده باشد که در این صورت، سخن مناقب نیز گواهی است بر اثبات پیکار امام سجّاد علیه السلام در کربلا.(۱۶)

نیز احتمال می رود که عبارت مزبور از جای اصلی خود در بخش مقتل حضرت علیّ اصغر علیه السلام که ابن شهرآشوب آن را پس از عبارت یاد شده نقل کرده، جلوتر قرار گرفته باشد، زیرا ابن شهرآشوب در هنگام بیان مقتل حضرت علیّ اصغر علیه السلام گفته است:

«مادر حضرت علیّ سجّاد علیه السلام ، همان مادر حضرت علیّ اصغر علیه السلام ، یعنی شهربانو سلام الله علیها می باشند.»(۱۷)

متن سوّم: چیزی است که دربارهٔ بیمار شدن امام سجّاد علیه السلام آمده است. منابع تاریخی در این باره وحدت نظر دارند، که حضرت امام سجّاد علیه السلام در نبرد کربلا بیمار یا تب دار بوده اند.(۱۸) لیکن نوع بیماری و عامل آن مشخص نشده است. امّا ابن شهر آشوب از أحمد بن حنبل نقل کرده که گفته است:

«عامل بیماری حضرت امام زین العابدین علیه السلام پوشیدن زره بوده است، زیرا آن حضرت زرهی را پوشیدند که از اندام شان بزرگ تر بود و حضرت آن فزونی را با دست کَندند.»(۱۹)

این سخن، نشانگر آن است که امام علیه السلام هنگامی در معرض بیماری قرار گرفتند، که کاملاً آمادهٔ نبرد بودند، و یا در آستانهٔ آن قرار داشتند، چرا که معمولاً زره را تنها در این هنگام می پوشند.(۲۰)

و این سخن با سخن دیگر مرحوم ابن شهر آشوب قدس سره تضاد ندارد:

«حضرت زین العابدین علیه السلام پیکار نکرد، زیرا پدرشان به سبب این که ایشان بیمار بودند، به وی اجازهٔ شرکت در جنگ را نداد.»(۲۱)چه، فرضیهٔ دلائل پیشین آن است که امام زین العابدین علیه السلام پس از آن که نخستین بار در جنگ شرکت کردند و زخمی شدند، بیمار گردیدند. بنابراین، شاید عدم اجازهٔ جنگ برای ایشان در مرحله دوّم و در حال بیماری و زخمی شدنشان بوده است. بر فرض که حضرت از همان آغار بیمار بوده است، لیکن دلائلی که پیشتر نقل کردیم، به روشنی نشان می دهد که حضرت در برخی از مراحل پیکار شرکت داشته اند.(۲۲)

صاحب کتاب «سوگنامه آل محمّد صلی الله علیه واله وسلم » در این باره نگاشته است: هنگامی که حضرت امام حسین علیه السلام تنها ماندند، به هر سو نگاه کردند، و برای خود یار و یاوری ندیدند از این رو صدا زدند:

«هَل مِن ذابٍّ یَذُبُّ عَن حَرَمِ رَسُولِ اللُهِ؟»

(آیا کسی هست که از حرم رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم حمایت و دفاع کند؟)

این سخن حضرت آنچنان جگرسوز بود که وقتی بانوان حرم آن را شنیدند صدای گریه آن ها بلند شد در این هنگام حضرت امام سجّاد علیه السلام که سخت بیمار و در بستر بودند برخاستند و با زحمت از خیمه خود بیرون آمدند و حضرت به قدری ناتوان بودند که نمی توانستند شمشیر خود را حمل کنند.

از این رو حضرت ام کلثوم سلام الله علیها عرض کردند: به خیمه برگرد. حضرت امام سجّاد علیه السلام فرمودند: ای عمه! مرا رها کن تا در رکاب پسر رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم با دشمن بجنگم. در آن هنگام حضرت امام حسین علیه السلام متوجه شدند و فریاد زدند: ای ام کلثوم! او را نگهدار، تا زمین از نسل آل محمّد صلی الله علیه واله وسلم خالی نگردد.

مرحوم فاضل دربندی قدس سره نیز در کتاب «اسرار الشهادة» می نویسد: حضرت امام حسین علیه السلام مانند باز شکاری به طرف حضرت امام سجّاد علیه السلام آمدند و ایشان را به خیمه اش بردند و به ایشان فرمودند: پسرم می خواهی چه کنی؟ حضرت امام سجّاد علیه السلام عرض کردند: پدرجان! ندای شما رگ های قلبم را برید و آرامش را از من ربوده، خواستم به میدان آیم و جانم را فدایت کنم.حضرت امام حسین علیه السلام فرمودند: پسرم! شما بیمار هستی و جهاد بر شما واجب و روا نیست، شما حجّت و امام بر شیعیان من هستی، شما پدر امامان و سرپرست یتیمان و بیوه زنان هستی، شما باید آن ها را به مدینه برسانی و نباید هرگز زمین از حجّت و امام از نسل من خالی بماند…

امام سجّاد علیه السلام عرض کردند: پدر جان آیا من نگاه کنم و شما کشته شوی، کاش زنده نبودم و جانم نثار شما می شد. سپس امام حسین علیه السلام با امام سجّاد علیه السلام وداع کردند و ایشان را در آغوش گرفتند و گردن به گردن ایشان گذاشتند و گریه سختی کردند و به این ترتیب با فرزند خود خداحافظی نمودند.(۲۳)

منابع :

۱- . جلاء العیون، ص۵۹۴٫
۲- . قصص: آیهٔ ۲۱٫
۳- . جلاء العیون، ۶۰۲٫
۴- . جلاء العیون،۶۲۴٫
۵- . الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۶۳ .
۶- . بحارالانوار، ج۴۶ ، ص۲۱۲٫
۷- . تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص ۳۲۰٫
۸- . جلاء العیون، ۶۵۲٫
۹- . الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۶۳
۱۰- . بحارالانوار، ج۴۵، ص۴۶ .
۱۱- . جهاد امام سجّاد علیه السلام ، ص۴۷ .
۱۲- . جهاد الامام السجاد زین العابدین علیه السلام ، ص۴۳؛ نسخهٔ عربی کتاب.
۱۳- . جهاد امام سجّاد علیه السلام ، ص۴۸٫
۱۴- . جهاد امام سجّاد علیه السلام ، ص۴۸٫
۱۵- . جهاد امام سجّاد علیه السلام ، ص۴۸، به نقل از مناقب آل ابی طالب.
۱۶- . جهاد امام سجّاد علیه السلام ، ص۴۹٫
۱۷- . جهاد امام سجّاد علیه السلام ، ص۴۹، به نقل از مناقب آل ابی طالب.
۱۸- . جهاد امام سجّاد علیه السلام ، ص۴۹، به نقل از ارشاد مفید و سیر اعلام النبلاء.
۱۹- . جهاد امام سجّاد علیه السلام ، ص۴۹، به نقل از مناقب آل أبی طالب علیهم السلام.
۲۰- . جهاد امام سجّاد علیه السلام ، ص۴۹٫
۲۱- . جهاد امام سجّاد علیه السلام ، ص۴۹؛ به نقل از مناقب آل ابی طالب علیهم السلام.
۲۲- . جهاد امام سجّاد علیه السلام ، ص۴۹٫
۲۳- . سوگنامه آل محمّد صلی الله علیه واله وسلم ، ص ۳۳۴ به نقل از معالی السبطین.

لینک کوتاه : https://imamsajjad.ir/?p=1006
  • نویسنده : سید مجتبی سجادی
  • ارسال توسط :
  • منبع : کتاب : سیری در زندگانی و فضائل حضرت امام زین العابدین علیه السلام
  • 22 بازدید
  • بدون دیدگاه

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.